مهمترین چیزی که رسانه های جدید مثل اینترنت را بطور اعم و شبکه هایی مثل
فیسبوک را بطور اخص از رسانه های سنتی مثل روزنامه جدا می کند اینست که رسانه های
جدید به جهت ماهیت ساختاری دارای قدرت تعاملی هستند و امکان گفتگو در آنها نقش
اساسی را بازی می کند. یعنی دریافت کننده ی پیام تنها شنونده ی پیام نیست و در
صورت تمایل می تواند به سادگی و در همان موقعیت، بدون صرف انرژی اظهار نظر کند یا
به تولید خبر بپردازد. می شود گفت در این رسانه ها نقش خبررسانی تا حدود زیادی به
نفع جنبه ی تعامل و گفتگو کمرنگ شده است. البته رسانه های قبلی نیز تلاش کرده اند
با تغییر شکل، خود را بیشتر به رسانه های جدید نزدیک کنند اما همچنان به لحاظ زیربنای
تکنولوژیک یکطرفه فرض می شوند. دنیای رسانه های جدید دنیای دیگری است. شما می توانید
مستقل از هر گونه سرمایه گذاری اقتصادی یا تامین زیرساخت های اداری و یا پیش بینی
منابع تولیدی، یا بی نیاز از نفوذ در شبکه های خبری، هر زمان که خواستید بالقوه
تبدیل به یک منتشر کننده ی خبر شوید و آنرا از طریق این ابزار رسانه ای به گوش
دوستان یا کسانی که علاقمند به شنیدن صدای شما هستند، برسانید. و مهمتر اینکه هر
پیشنهاد، انتقاد یا اظهار نظری را بی فوت وقت یا بی تحریف دریافت کنید. به نظر من
این امکان نمی توانست بوجود آید مگر آنکه پیشتر، بوجودآورندگان فیسبوک در زمینه ای رشد
کرده باشند که راه های دستیابی به دموکراسی بخشی از دغدغه ی اندیشه ورزان آن بوده باشد. در حقیقت دغدغه ی
آزادی بیان و روح دموکراتیک حاکم بر اذهان مدرن مهمترین زیربنای ارزشی بوجودآورنده
ی مدیای جدید است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر